1. هفته‌ی پیش با دبیر دینیمون وقتی داشتیم میومدیم از مدرسه بیرون یهو یه جمعی از مسئولین مدرسه ما رو باهم دیدن و اینا بعد مثل اینکه به دبیرمون خیلی تیکه انداختن و گفتن اگه آنه مشکلی داره مشاور داریم و دبیرمون هم گفته نه من یه مشکلی داشتم آنه حلش کرد. و خیلی چیزای دیگه خیلی برام سواله که چرا؟ 

این هفته یهو سر کلاس یاسمن با یه حالت مظلومی برگشت گفت منم میخوام بیام و اول خیلی نگرفتم و فقط حدس زدم منظورشو و گفتم خا بیا! حالا کجا رو میگی؟ چون یکی دیگه از بچه‌ها پیشمون بود گفت همونجا که خودت فکرشو میکنی و دوهزاریم افتاد و گفتم بیا! و با هم رفتیم پیش دبیرمون و کلی حرف زدیم و زدیم تو سر و کله همدیگه :))) 

دبیرمون میگفت یه عده واقعا باور کردن که ما فامیلیم! =))) یکی از دبیرها یه‌بار خیلی جدی باور کرده‌بوده و پرسیده راجع‌‌به این موضوع =))) 

2. مشاورمون دیشب بابت یه‌چیزی زنگ زده‌بود خونمون بعد ته حرفش گفت آنه تو چرا صدات هنوز اینجوریه؟ خوب نشدی؟ منم با خنده گفتم نه‌بابا هی بدتر میشه :دی بعد کلی چیز گفت بخورم تا خوب شم. تهشم گفت ثبت‌نام کردی؟ گفتم نه :دی و یهو گفت واااای آنهههه ثبت‌نام کن زودتر! منم گفتم خب خانم خونه نبودم که! ایشالا فردا ثبت‌نام میکنم :دی و الان فردای همون روزه و من یهو وقتی بیرون بودیم یادم اومد که عححح ثبت‌نام نکردیم که :دی کی قراره ثبت‌نام کنم؟ خدا میدونه =)) 

3. فامیل و اینا رو کار ندارم و و میدونم از بس که همه‌جا میرم حتی نگرانم هم شدن که چرا نمیخونم :دی اما مدرسه و مشاور و گاد فادر و مامان و بابام رو میدونم که خیلی حساب روم باز کردن و این منو اذیت میکنه. دوست ندارم ازم اینقدر توقع داشته‌باشن و بعد من نتونم فشار بهم نمیارن‌ها ولی خا بالاخره توقع دارن ازم حتی اگه چیزی نگن و این توقع واقعا منو اذیت میکنه. دلم میخواد هیچکس حتی خودم هم توقعی ازم نداشته‌باشه اگه نتونم چی؟ اگه نشه چی؟ 

4. نمیفهمم چجوری بچه‌ها درک نمیکنن که الان کنکوری‌ایم و اگه من تایم زنگ تفریح‌هامو کوتاه کردم و درس میخونم توش چیز طبیعیه و نباید هی به آدم بگن خرخون و هی بگن بسه بکش بیرون :/ بابا اونی که خر نمیزنه غیر طبیعیه نه من :/ ولم کنید بذارید درسمو بخونم :( 

پ.ن۱: گاد فادر در واقع اون مشاور اصلی‌ست که همه‌چی زیر نظر اونه و ما چون تا حالا ندیدیمش بهش میگیم گاد فادر :)) 

پ.ن۲: اینقدر این چند روزه هی فین فین کردم که خودمم دیوونه شدم چه برسه به بچه‌ها :/ فکر کن تو اون سکوت پانسیون یکی هی فین فین کنه :/ من اگر بودم یارو رو مثه چی میزدمش =/ 


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین جستجو ها